loading...
سایت تفریحی | ویکی آپ
ESMAIL بازدید : 101 یکشنبه 29 دی 1392 نظرات (0)





 این بار سیگار را بکش، از طرفی که می سوزد ؛ تا بدانی چه میکشم…
.
.
.
آتشی از نگاهت می خواهم !
سالهاست که این نخ سیگار در دستم خاموش است…
.
.
.
سیگاری روشن میکنم و به خاموش بودنم فکر میکنم
کام عمیق همراه آهی کوتاه…
بیرون میدم دودش رو کمرنگ میشه…
مثل خودم . . .
نفسم میگیره از زندگی اجباری…
.
.
.
سیگار میسوزد، کم میشود ، ولی تکرار میشود
من میسوزم…
کم میشوم…
ولی دیگر تکرار نمیشوم…
.
.
.
طعم تلخ سیگارو دوست دارم تلخ مثل آخرین بوسه ی لعنتی ما تلخ مثل آخرین دروغ تو که باز هم همو می بینیم تلخ مثل نبودنت . . . !
.
.
.
زندگی میگفت از هر چیز مقداری باقی می ماند . . .
دانه های قهوه در شیشه ، چند سیگار در پاکت و کمی درد در آدمی . . .
.
.
.
سیگار م را بیرون میکشم . . .
نه برای اینکه کسی از دودش آزرده نشود !
برای اینکه نمیخواهم نمیخواهم کسی در غم و دود سیگارم شریک شود . . .
.
.
.
تنها آمده ام اینجا . . .
تا شاید دود سیگار فضای زخمم را مه آلود کند . . .
هنوز هم به هوای دو نفره بودن هایمان سوال همیشگی را تکرار میکنم . . .
آتش داری ؟!
ولی دیگر تو پاسخگوی این سوال تکراری نیستی . . .
.
.
.
وقتی تو خیابون پشت سر هم سیگار دود میکنم ، همه یجوری نگام میکنن و میگن : جوون حیف شدش ، ولی روزی که داشتم زار زار گریه میکردم، ینفرم با خودش نگفت : طفلی چی میکشه با غمش . . .
.
.
.
تو را ترک کرده ام !
خلاصه خیلی فرق کرده ام با روز آخرین دیدار !
دیگر حتی با احتیاط بیشتری دل می بندم !
اما الان حس خوبی دارم از نبودنت !
شبیه دست فروبردن در جیب گرم پالتوی پارسال و پیدا کردن یک نخ سیگار . . .
.
.
.
برو ای دوست که درد دل ما بسیار است
مرهم دود دل ما فقط این سیگار است
روح دریایی خود را تو مینداز به آب
.
.
.
مچاله شده ام در خودم با بوی سیگار و طعم تلخ چای مانده . . .
پنجره را باز نکن ، امروز دلم می خواهد غمگین باشم . . .
.
.
.
کافه ام را می روم ، سیگارم را دود میکنم و آخر شب قدم زنان به خانه برمی گردم . . .
این روز ها هم اینطور میگذرند ، آرام و زیبا اما از آن آرام هایی که پایدار نیست و از آن زیبا هایی که ظاهریست . . .
.
.
.
بعضی‌ انسان‌ها با چشمهاشون گریه نمیکنن ، پا میشن ، یه سیگار بر میدارن و میرن تو بالکن . . .
.
.
.
کبریت بکش تا ستاره‌ای به شب اضافه کنیم و خیره شو به مردمان تنهایی که در آسمان سیگار می‌ کشند . . .
.
.
.
چگونه بگویم ؟ اصلا از چی بگم ؟ از این همه تنهایی ؟ یا از این مرحم تنهاییم که فقط سیگار شده ؟ ولی بدون این مرحم الان جای خالیه تورو واسم پر میکنه . منو درک میکنه . همون کارایی که تو هیچوقت نکردی

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
آمار سایت
  • کل مطالب : 192
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 28
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 62
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 2,834
  • بازدید سال : 13,231
  • بازدید کلی : 106,229